گلسنگ به کار رفته در تحقيقات پژوهشگران اسپانيا و آلمان در ايستگاه بينالمللي فضايي که به اشتباه گونه «Aspicilia fruticulosa» معرفي شده بود با بررسيهاي محقق ايراني به عنوان گونهاي جديد شناسايي شد.
به گزارش خبرنگار علمي ايسنا، در پي ارائه يافتههاي رساله دکتري محمد سهرابي، دانش آموخته گروه زيست شناسي دانشکده علوم زيستي دانشگاه «هلسينکي» فنلاند در قالب مقاله اي در مجله معتبر آلماني Mycological Progress محققان اروپايي دست اندرکار اين تحقيقات با تصحيح اشتباهتشان در مقاله جديد خود نام گونه جديد کشف شده توسط اين محقق ايراني و همکارانش را جايگزين کردهاند.
دکتر محمد سهرابي، عضو هيات علمي سازمان پژوهشهاي علمي و صنعتي ايران در گفتوگو با خبرنگار علمي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) با اشاره به اين که گلسنگها از گونههايي هستند که در سالهاي اخير براي انجام تحقيقات در علوم فضايي و پروژه بلندپروازانه سکونت بشر در مريخ استفاده مي شوند، اظهار کرد: طي پنج سال گذشته، محققان ايستگاه بينالمللي فضايي در انجام تحقيقات خود چندين گونه مختلف Rhizocarpon geographicum و Xanthoria elegans و يک گونه جديد ناشناخته مانده از گروه گلسنگهاي مانا (مائده آسماني) موسوم به « Aspicilia fruticolosa» را به مدت چندين ماه به فضا ارسال کرده و همچنين آنها را در شرايط شبيهسازي شده مريخي به مدت طولاني نگه داشته اند. پس از بازگرداندن گونهها از فضا و خارج کردن آنها از شرايط شبيه سازي شده مريخي، بررسي کامل آنها نشان داد که دما، فشار و تابش شديد اشعه «UV» در روند رشد و زندگي آنها اثري چنداني نداشته است و در اين ميان تنها گونه مائده آسماني همچنان توانسته بيشترين مقاومت را از خود نشان دهد.
وي افزود: پس از آن آزمايش موفقيت آميز از ميان گلسنگهاي ارسال شده به فضا، گلسنگ مانا به عنوان مدل ارگانيسم مطالعات زيستستاره شناسي انتخاب شد.
سهرابي تصريح کرد: گونه مدل انتخاب شده به گروهي از گلسنگها به نام «Manna Lichens» تعلق دارد که در برخي کتب اديان مختلف به نام مائده آسماني معروف هستند. اين گروه از گلسنگها که نسبت به خشکي بسيار مقاوم هستند در بيابانها و استپ هاي ايران، آسياي مرکزي، بخشهايي از روسيه، اسپانيا، شمال آفريقا و آمريکا پراکنش دارند.
عضو هيات علمي سازمان پژوهشهاي علمي و صنعتي ايران تصريح کرد: بررسيهاي اخير من و همکارانم در دانشگاه هلسينکي نشان داد گونه منتخب گلسنگ مورد استفاده در تحقيقات ايستگاه فضايي که به اشتباه Aspicilia fruticulosa معرفي شده در واقع از گونه کشف شده توسط ما موسوم به Circinaria gyrosa Sohrabi et al است که در بيابانها و استپ هاي مناطق مرکزي و شمال غرب ايران، ارمنستان، ترکمنستان، آناتولي ترکيه و مناطق استپي و خشک اسپانيا وجود دارد. محققان ايستگاه فضايي متوجه جديد بودن اين گونه از نظر علم گلسنگ شناسي و گونه شناسي نبودند و آن را با گونه اي ديگر موسوم به Aspicilia fruticulosa که بيشتر در آسياي مرکزي پراکنش دارد، اشتباه گرفته اند.
سهرابي درباره چگونگي پي بردن به اين موضوع تصريح کرد: با توجه به اينکه رساله دکتري من بر روي مطالعات تبار شناسي گلسنگهاي مانا در سطح جهان بوده است در تحقيقات بر روي گونههاي مختلف اين گروه متوجه شدم نمونه گلسنگي که محققان کشور اسپانيا به ايستگاه فضايي بينالمللي ارسال کرده اند يک گونه جديد بوده که نامگذاري آن را به صورت Circinaria gyrosa Sohrabi et al انجام داده ام. بعد از انتشار نتايج رساله دکتري من محققان ايستگاه فضايي نام گونه جديد را بلافاصله پذيرفته و مقاله جديد خود را با نام گونه جديد Circinaria gyrosa در پايگاه ساينس دايرکت منتشر کردند. اين مقاله در نشاني اينترنتي
http://www.sciencedirect.com/science/article/pii/S0032063312002425 قابل دسترسي است.
وي در پاسخ به خبرنگار ايسنا که نظر وي را درباره علت بروز چنين اشتباهي از سوي محققان علوم فضايي پرسيد، گفت: در گلسنگها صفات ريخت شناسي توسعه چنداني نيافته است بنابراين در بسياري موارد مجبور به مطالعه گونهها از چندين روش به خصوص مطالعه توالي «دي ان اي» به همراه ترکيبي از مطالعات اکولوژي و روشهاي شيميايي هستيم و اصولا در علم گلسنگ شناسي موضوع تشخيص گونه ها امري نسبتا پيچيده بوده و نيازمند افراد کاملا متخصص است. اين مساله ضرورت تربيت نيروي متخصص در اين زمينه در کشور ما را نيز نشان ميدهد خصوصا اين که گلسنگهاي ايران از تنوع گونه اي بالايي برخوردار بوده و اين دانش در کشور ما بسيار نو پا است.
وي خاطرنشان کرد: در ميان گلسنگهاي مختلف به هيچ وجه نميتوان به علت تشابه صفات ظاهري نمونه ها به يکديگر آنها را به عنوان يک گونه قلمداد کرد چرا که امروزه نتايج مطالعات مولکولي گلسنگها نشان ميدهد نمونههايي که از نظر ظاهري و صفات ريخت شناسي بسيار شبيه به هم بوده و در مناطق مختلفي در آسيا، اروپا وآمريکا پراکنده و در طول ساليان گذشته همواره در منابع علمي مربوطه به عنوان يک گونه با پراکنش وسيع محسوب مي شدند، يک گونه جهان شمول نبوده و در مطالعات اخير از نظر تبار شناسي متعلق به گونه هاي مجزا از هم با پراکنش محدود هستند.
سهرابي با اشاره به اهميت علم گونه شناسي گفت: استفاده از نام صحيح گونهها در تحقيقات و کتابهاي درسي بسيار حائز اهميت است. بنابراين در معرفي مدل ارگانيسم ها بايد به تبارشناسي و نام گونه اهميت داده شود زيرا نامهاي علمي به منزله زبان مشترک در گفتگوي محققان علوم مختلف در سطح جهان هستند.
وي در ادامه با اشاره به توانمنديهاي موجود در عرصه هوا فضاي کشور و تلاش محققان براي ارسال موجودات زنده به فضا پيشنهاد کرد در اين تحقيقات از اين گونه جديد گلسنگها نيز که به وفور در ايران يافت ميشود استفاده شود.
سهرابي تصريح کرد: گلسنگها به منزله آزمايشگاه تشخيص طبي طبيعت هستند. با مراجعه به گلسنگها در طبيعت ميتوان نشان داد وضعيت سلامتي و پايداري آن در چه سطحي قرار دارد. يا به عبارتي گلسنگها بزرگترين انديکاتور زيست محيطي در طبيعت اطراف ما هستند.
به گزارش ايسنا، مقاله دکتر سهرابي و همکارانش در خصوص گونه جديد گلسنگ که در مجله آلماني Mycological Progress از انتشارات اشپرينگر به چاپ رسيده در نشاني www.springerlink.com/content/67q6511q883555gq قابل دسترسي است.